موفقیت شغلی و موفقیت در زندگی

چهار كليد موفقيت شغلي

چهار كليد موفقيت شغلي وجود دارد كه مي تواند شما را به شخص با ارزشتري تبديل كند، توانايي هاي شما را مؤثرتر عرضه مي كنند و شما را در حرفه خود با سرعت بيشتر به موفقيت برساند. اين چهار كليد عبارتند از: تخصص، تمايز، تقسيم بندي و تمركز.

1ــ تخصص عبارت است از توانايي شما در بكار بستن استعدادتان آنهام در قسمتي حياتي كه براي كمپاني شما يا مشتريانتان ارزشمند است. انتخاب اين قسمت كه در چه زمينه اي تخصص داشته باشيد در موفقيت بلند مدت شما بسيار را تعيين كننده است. شما در چه زمينه اي تخصص و مهارت داريد؟

2ــ تمايز عبارت است از اينكه چگونه خود را در يك يا چند زمينه كه تخصص داريد يا كارايي شما بهتر است برتري خود را نشان دهيد. توانايي شما در متمايز كردن خود براساس كيفيت كار بالا بسيار مهم و كانون فعاليت شغلي شماست. همانطور كه يك سازمان بايد حداقل در يك زمينه برتري داشته باشد تا رونق لازم را پيدا كند. شما هم به عنوان يك فرد بايد حداقل در يك زمينه كاري برتر باشيد. اگر از كارفرما يا كارمندان شما درباره شما بپرسند:«برتري او در چه زمبنه اي است؟» آنهاچه جوابي در مورد شما خواهند داد؟ در كدام قسمت كار شما برجسته هستيد؟چه كاري را بهتر از هر كسي انجام مي دهيد؟ چه كاري را اگر شما انجام دهيد سود زيادي نصيب سازمان شما مي شود.

اگر تاكنون در حرفه خود يك زمينه را مشخص نكرده ايد تا در آن بهترين باشيد، بايد زودتر اقدام كنيد. به توانايي خود و احتياجات سازمان و مشتريان خود توجه داشته باشيد چگونه بايد باشد؟ چگونه مي توانست باشد؟ نقشه شما براي تبديل شدن به فردي برجسته در حرفه خود چيست؟ و چگونه ميزان برتري خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در يك زمينه كاري اندازه مي گيريد؟ اين اندازه گيري استاندارد شما را براي كارايي نشان مي دهد. بهترين بودن در يك زمينه مهم از شغل و حرفه شما بيشتر از هر چيزي به پيشرفت شما كمك مي كند.

3ــ تقسيم بندي عبارتست از توانايي شما در مشخص كردن افراد و سازمانهايي كه سود بيشتري براي شما دارند. نحوه كار بدين صورت است كه شما به طور واضح مهمترين مشتريان خود را مشخص مي كنيد. و براي جلب رضايت اين گروه خاص از مشتريان تصميم گيري مي كنيد.

اغلب شما مي توانيد خط مشي شغلي خود را با توجه به نياز مشتريان مهم براي ساختن آينده تغيير دهيد.

4ــ تمركز عبارتست از توانايي شما در تمركز ذهني براي روي خدماتي است كه براي آن شخص يا سازمان اهميت دارد.

اين چهار استراتژي (تخصص، تمايز، تقسيم بندي و تمركز) نقطه كانوني حياتي براي رسيدن به دست آوردهاي فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.

از خود بپرسيد:« كدام مهارت است كه اگر آن را در خود تقويت كنيد بيشترين اثر مثبت را در حرفه شما به جا مي گذارد؟ پاسخي كه به اين سؤال مي دهيد را به عنوان يك هدف بنويسيد و براي آن يك ضرب العجل تعيين كنيد.براي خود طرح و نقشه داشته باشيد و براي رسيدن به هدف پر تلاش باشيد تا بر آن نائل شويد. اين كليد واقعي رسيدن به موفقيت شغلي است.

پنج نكته مهم براي رسيدن به موفقيت شغلي

موفقترين افرادي كه داراي كسب و كارهاي كوچك هستند، پيشنهادات خود را براي موفقيت در بازار كسب و كار جهاني امروز مطرح مي كنند و در اختيار شما مي گذارند.
طبق نظرسنجي و آمار به دست آمده از مشاغل كوچك، اداره مشاغل كوچك آمريكا(Small business Administration ) براي رسيدن به موفقيت اين 5 نكته مهم و اساسي را ذكر مي كند:
1.آمادگي انجام کار براي ساعات دشوارتر و طولاني تر را داشته باشيد.
2.هنگام كار در اين ساعات طولاني و طاقت فرسا، مي توانيد به آموزشهاي لازم و ارتباطات شخصي خود نيز بپردازيد.
3.از تكبر و ادعا بپرهيزيد. فرقي نمي كند كه چه مقدار تخصص و آگاهي در شغل خود داريد، كسب موفقيت مستلزم پشتكار، مهارتهاي مالي، سرمايه كافي، كاركنان كارآمد و كار سخت و بسيار زياد است.
4.حداكثر كوشش و تلاش خود را براي جلب رضايت مشتريان انجام دهيد. هر قدر هم كه كسب و كار و تجارت شما كوچك باشد، اين موضوع، اهميت خاص خود را دارد.
5.هرگز قول و وعده اي ندهيد كه قادر به انجام دادن آن نيستيد.
در حال حاضر، يك نكته مهم ديگر را نيز به 5 مورد بالا اضافه كنيد: اگر شما از اينترنت براي ارتقا يا سرعت بخشيدن و افزايش بهره وري كسب و كار خود استفاده نمي كنيد، از عرصه رقابت به دور افتاده ايد.

اينترنت نقش مهمي در كسب و كارهاي كوچك ايفا مي كند
افرادي كه در بازار كسب و كارهاي كوچك موفق هستند، از فناوري روز اينترنت استفاده مي كنند.
با اينكه استفاده از فناوري كامپيوتر و اينترنت توسط شركتهاي موفق در سال 1996 گسترش پيدا كرد، اما فقط 53 درصد آنها از سايت هاي اينترنتي براي كسب گزارشات و اطلاعات استفاده كرده اند و مشخص نشده است كه از اين وب سايت ها براي چه منظور خاصي استفاده شده است.
تا سال گذشته، نه تنها كاربرد اينترنت در كسب و كارهاي كوچك بسيار فراگير بود، بلكه 83 درصد از اين موارد بررسي شده، وب سايت هاي خاص شغل خود را دارا بودند.
ميزان استفاده از شبكه جهاني اينترنت در سال گذشته افزايش بالايي داشت. افرادي كه مشاغل كوچك دارند:

-100 درصد از اينترنت استفاده مي كنند.
-97 درصد از e-mail استفاده مي كنند.
-94 درصد وب سايت خاص خود را دارند.
-56 درصد از تجارت الكترونيك استفاده مي كنند.

بيش از 50 درصد از صاحبان كسب و كارهاي كوچك توانايي حفاظت و نگهداري سرمايه و نقدينگي لازم براي خريد تجهيزات و ارائه خدمات لازم را بزرگترين مانع و مشكل بر سر راه خود عنوان كرده اند. در مرحله بعد تهيه ليست حقوق قرار دارد.
40% آنها در پاسخ به اين سوال كه چالش بزرگ پيش رو در آينده چه خواهد بود؟ جواب داده اند: ” وضعيت ناپايدار و نامشخص اقتصادي ” امري كه به نوعي به همه افراد جامعه مربوط مي شود

افراد موفق چه ویژگیهایی دارند؟
آیا افراد خلاق دارای ویژگیهای خاصی هستند؟ بررسی نشان می دهد كه هر چند افراد خلاق از هوش بالاتر از متوسط برخوردار هستند،اما برای اینكه فرد بسیار خلاق باشد ضرورتا نباید نابغه باشد(نیكولز ۱۹۷۲).افراد خلاق تازگی و بدیع بودن را ترجیع می دهند،پیچیدگی مسائل توجه آنان را جلب می كند و به قضاوتهای مستقل می پردازند(بارون هارنیگتون ۱۹۸۱ ). علاوه بر توانایی تمام كردن، كامل كردن و یكی كردن افكار گوناگون در این افراد بیش از دیگران است .
افراد خلاق در یكی كردن تفكر كلامی با تفكر بصری (كرشر ولجر۱۹۵۸) و تفكر منطقی و تخیلی (سالتر ۱۹۸۰) سرآمدتر از افراد غیر خلاق هستند.

افراد خلاق بیشتر به وسیله علایق درونی خود نسبت به كارهای خلاق برانگیخته می شوند تا عوامل بیرونی نظیر شهرت ،پول یا تایید دیگران.در واقع ،وقتی دلایل بیرونی باعث انجام كارهایی می شود كه ذاتا جزو كارهای فكری خلاق به حساب می آید،ممكن است شخص انگیزه خود را برای انجام آن از دست بدهد.
علاوه بر موارد فوق افراد خلاق ویژگیهای دیگری نیز دارند كه آنها را از سایر افراد متمایز می كند این ویژگیها عبارتند از:
۱) افراد خلاق، بخش عمده ای از وقت خود را صرف توجه دقیق به اطاف خود می كنند و از این طریق سوژه های جدیدی برای فكر كردن پیدا می كنند.
۲) افراد خلاق بسیار كنجكاو بوده و به طور مستمر در جستجوی موضوعات پیچیده ،جدید و ناشناخته و عجیب هستند.به همین سبب آنها در مقایسه با افرادی كه از توانایی خلاقیت كمتری برخوردار هستند،سوالات بیشتر و پیچیده تری را مطرح می كنند.این ویژگی را به سادگی در بچه ها می توان تشخیص داد.
۳) حل مشكلات و مسائل توسط افراد خلاق از اصالت خاصی برخوردار است.
۴) افراد خلاق انعطاف پذیر هستند و در ارائه راه حل و اندیشه بكر و بدیع آمادگی بسیار دارند(گلیفورد ۱۹۵۹) آنها با استفاده از این ویژگی ،توانایی تعقیب و دستیابی به راه حل مشكل را از راه های مختلف دارا هستند.
۵) افراد خلاق به استقلال و ناهمنوایی تمایل دارند و در مواردی كه دستورهایی بر خلاف میل و یا اعتقادات خود دریافت كنند به سرپیچی از آنها تمایل نشان می دهند به این سبب اعمال مدیریت در مورد افراد خلاق بسیار دشوار است (كانجرو پیترسن ۱۹۸۴) آنها اگرچه به دستور گرفتن از دیگران اعتقاد ندارند، نیاز مبرم به مورد پذیرش واقع شدن دارند، زیرا این احساس برای آنها آرامش خاطر دلپذیری را ایجاد می كند. ضمنا آگاهی به این مطلب كه اندیشه هایشان مورد قبول واقع شده ،اتكاء به نفس زایدالوصف در آنان ایجاد می كند.
۶) افراد خلاق ، مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می دهند و با علاقمندی بسیار برای یافتن راه حل می كوشند.
۷) بر اساس نظریه وایت (۱۹۶۹) افراد خلاق علی رغم استنباط دیگران ، بسیار فعال نبوده،با مقایسه با دیگران از هوش و ذكاوت خارق العاده نیز برخوردارنیستند.هوش یكی از پیش نیاز های خلاقیت است و پایین بودن درجه هوشی فرد معمولا به پایین قرار گرفتن ویژگی خلاقیت منجر می شود ،اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن شخص نمی كند.كرتاگنبرگ(۱۹۷۲) بر این عقیده است كه افراد دارای هوش پایین عموما از نظر خلاقیت نیز ناتوانند و خلاقیت در افراد دارای هوش كمی بالاتر از میانگین بیشتر مشاهده شده است .در این مورد گرتزل(۱۹۶۲) معتقد است كه اشخاص باهوش و ذكاوت خوب در مدارج تحصیلی ،بسیار خوب عمل می كنند ولی شاهد كیفی كه دلالت بر خلاقیت آنها بكند بسیار كم است.به طور خلاصه پژوهشگران به یك رابطه یا همبستگی نسبتا كم بین هوش و خلاقیت دست یافته اند(آناستاری و شیفر ۱۹۷۱،گتزل و جكسن،۱۹۶۲).
۸) مسائل و وضعیت هایی را می بیند كه قبلا مورد توجه قرار نگرفته است و فكرهای بكری را ارائه می دهد.اصولا یك فرد خلاق بی تفاوت از كنار مسائل نمی گذرد و محیط پیرامون را همیشه با دقت مورد توجه قرار می دهد.
۹) ایده ها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط می دهد و آنها را بر مبنای مزیتشان مورد بررسی قرار می دهد.چراكه ارائه فكر مشكل نیست بلكه ارائه فكر و ایده های سودآور،مفید،باصرفه و… مشكل خواهد بود.
۱۰) معمولا چندین شق (بدیل) برای هر موضوع معین دارند،به عبارتی سلاست فكر دارند.یكی از مهمترین ویژگی افراد خلاق داشتن سلاست فكر است به طوری كه همزمان در مورد یك مساله چندین فكر و راه حل را داشته باشد.
۱۱) نسبت به پیش فرضهای قبلی تردید می كنند و محدود به رسم و عادت نمی شوند.از طرف دیگر تداوم حیات سازمانها به بازسازی آنها بستگی دارد،بازسازی سازمانها از طریق هماهنگ كردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشها ی حصول این اهداف انجام می شود ،بدون بازسازی ،سازمان نمی تواند دوام زیادی بیاورد و بازسازی هم جز از طریق نوآوری كه خود ثمره خلاقیت است ،میسر نیست.بنابراین سازمان ها برای ادامه حیات و بقای خود به بازسازی از طریق خلاقیت نیازمندند،خلاقیت در سازمان كار نیروهای خلاق است این نیروهای خلاق در تمام سازمانها به وفور یافت می شوند. هنر مدیر موفق در این سازمان شناسایی و از وجود آنها برای بهبود و بازسازی سازمان استفاده نماید ،ویژگیهایی كه در این مقاله به آنها اشاره شد می تواند راهگشای بسیاری از مدیران باشد چه بسا بعضی از این ویژگیها در نگاه اول به عنوان یك ضعف ممكن است به حساب بیاید.
مدیران امروزی ما باید به این نكته توجه داشته باشند كه موانعی برای بروز خلاقیت وجود دارد كه بحث مفصلی را می طلبد و پرداختن به آنها خارج از این مقاله است اما مهمترین آنها عبارتند از :
۱) عدم اعتماد به نفس ،
۲) ترس از انتقاد و شكست ،
۳) تمایل به همرنگی و همگونی ،
۴) عدم تمركز ذهنی و…
باید این نكته را قبول كنیم كه همگی ما عادت زده‌ایم بنابراین مدیریت سازمان باید همیشه از بروز ایده ها و فكر های جدید استقبال نماید و افراد خلاق را تشویق كند.برای اینكه خلاقیت به وقوع بپیوندد، باید چنان نگرشی وجود داشته باشد تا از پیشنهادهایی كه مبتنی بر تغییر شرایط موجودند،استقبال كند،یك نگاه سرد یا بهت زده رئیس به زیردستی كه پیشنهادی ارائه كرده است به وی می فهماند كه دیگر از این نوع پیشنهادها ندهد.جدای از اینكه نظر مدیریت و زبان و ظاهر درباره خلاقیت چیست ؟-طرفداری می كند یا مخالفت-ملاك اصلی برای پیشنهاد دهنده ،آن چیزی است كه مدیر در عمل انجام می دهد،نه سخن او. متاسفانه در نظام اداری ما كم نیستند مدیرانی كه خود را عقل كل می دانند و كارمندان را افرادی كه مجبورند دستورات غیر منطقی آنها را اجرا كنند.این مدیران یكی از مهمترین موانع خلاقیت و نوآوری در نظام اداری هستند باشد كه ان شاء ا… در برنامه سوم توسعه كه یكی از مهمترین محورها ی آن تحول اداری است به این نكات نیز توجه شود و شایسته سالاری كه همیشه غریب بوده این بار به آشنایی برای همه تبدیل شود.

نویسنده: سایت مشاغل برتر اصفهان (سایت اصناف برتر اصفهان)

نظر

mood_bad
  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه