توجه تعداد زیادی از کشورهای جهان به موضوع کارآفرینی در چند دهه ی اخیر موجب شده است تا موج جدیدی از سیاست های کارآفرینانه در اکثر کشورها ایجاد شود. کشورهایی که در سال های اخیر توانسته اند به پیشرفت های چشمگیری در زمینه های مختلف اقتصادی و تجاری نائل شوند، همواره بیشترین عاملی که تاثیر چشمگیری بر موفقیت آن ها داشته است را مواردی مانند: توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه می دانند.
امروزه همچنین، مسئله ی اشتغال برای جوانان، خانواده ها و در نهایت برای دولت ها به یکی از دغدغه های اصلی تبدیل شده است که به سادگی نحوه ی زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار داده است. حال باید دید که به طور کلی ایجاد اشتغال به عهده ی دولت است و یا بخش خصوصی؟ تصور حاکم در میان مردم این است که این موضوع از وظایف دولت است، ولی در واقع اینطور به نظر می رسد که اگرچه دولت ها موظف به توسعه ی زیرساخت ها و بسترسازی مناسب و باثبات در اقتصاد و دنیای کسب و کار هستند، وظیفه ی اصلی را باید به عهده ی بخش خصوصی دانست. البته طی یک دهه گذشته موضوع کارآفرینی در محیط کسب و کار رواج بسیاری یافته که اغلب افراد آن را با اشتغال زایی اشتباه می گیرند. در این بخش قصد داریم تا به تفاوت های میان این دو مفهوم پرداخته و هریک از این دو مفهوم را جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
واژه ی کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای متعهد شدن) معادل (under Take در زبان انگلیسی میباشد که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی (Enterpreneur) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
بطور کلی کارآفرینی، فرآیند توسعه ی کسب و کاری است که با یک ایده ی نوپا و از صفر شروع به عمل می کند و این ایده را به مرحله ی اجرایی می رساند تا به یک کسب و کار سود ده تبدیل شود. این روند همواره توام با پذیرش ریسک هایی در زمینه های مختلف است و در نهایت به معرفی یک محصول و یا نوعی خدمت جدید به جامعه منتهی می شود. تعریف این مفهوم بسیار ساده است ولی در عین حال، پیاده سازی آن به همان اندازه می تواند مشکل باشد.
یک کارآفرین کسی است که برای هر ایده ای که به دستش می رسد، چه به یک محصول منجر شود و یا نوعی خدمات، با داشتن مجموعه ای از مهارت ها تمام سعی خود را در جهت به نتیجه رساندن آن ایده انجام دهد و حاضر به پذیرش هرگونه ریسکی در این راه نیز باشد. علاوه بر این قرار بر این نیست که فقط محصول تولید شده به بازار تحویل داده شود، بلکه باید به محصول و یا خدماتی تبدیل شود که مردم خواستار آن هستند و یا به آن نیازمندند. از جمله مهارت های لازم برای یک کارآفرین می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• قابلیت برنامه ریزی،
• مهارت های ارتباطی،
• مهارت های بازاریابی،
• مهارت های مدیریت عمومی
• مهارت های رهبری
اما واژه ی اشتغال زایی در واقع این تصور را برای ما به وجود می آورد که یک شغل برای پاسخ به نیازهای بازار ایجاد می شود. واژه ی اشتغال زایی کاربرد زیادی در گفتمان های سیاسی دارد. برای مثال زمانی که یک کاندید انتخاباتی از برنامه های آینده ی خود درمورد شرایط خاص مالیاتی، برنامه های یارانه ای و یا چارچوب های قانونی جدیدی برای ایجاد شغل سخن می گوید. واژه ی اشتغال زایی در مفهوم عملی، زمانی به کار می رود که یک صنعت خاص در صورت لزوم به استخدام کارگران و کارمندان بیشتری روی می آورد تا بتواند تقاضای بازار برای محصولات یا خدمات ویژه ای را برطرف نماید.
نویسنده: بانک مشاغل برتر اصفهان (بانک اصناف برتر اصفهان)